
قهرمانان میتوانند به الگوسازی نسلهای بعد کمک کنند
1401/02/22-12:18
یکی از مهمترین سختیها در ارتباط با حاج قاسم، کمبود منابع است. منبع مکتوب، صوت و تصویر که وجود ندارد و سختی اصلی همین است.
به گزارش ستاد خبری سیوسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب، نشست بایستههای پژوهش در زندگی و زمانه شهید سلیمانی با حضور جواد کلاته عربی، گلعلی بابایی و محسن پرویز در محل سرای اهل قلم نمایشگاه کتاب و با دبیری محمدصادق علیزاده برگزار شد.
در این نشست نقاط ضعف و قوت آثار موجود در بازار پیرامون زندگی شهید حاج قاسم عنوان شد و بایستههای پژوهش در تولیدات این آثار مطرح شد.
در ابتدای نشست دکتر محسن پرویز، ضمن تکریم مقام حاج قاسم عنوان کرد: «هر ملتی قهرمانانی دارد که نشان دادن بزرگی این قهرمانان میتواند به الگوسازی نسلهای بعد کمک کنند. آنهایی هم که قهرمانان بزرگ ندارند تلاش میکنند قهرمان خود را بزرگ کنند. نشان دادن و پرداختن به چهره قهرمانان بسیار اهمیت دارد.»
گلعلی بابایی در ادامه نشست افزود: مرحوم نادر طالبزاده یکی از مروجین مکتب حاج قاسم بود. در سالگرد عملیات بیتالمقدس قرار داریم و از شهدای این عملیات یادی میکنیم. یک فیلسوف اروپایی میگوید: «در حقایق عظیم یا نباید سخن گفت یا باید عظیم سخن گفت.» حضرت آقا نیز در این رابطه میفرمایند: «حاج قاسم یک شخص نبود، یک مکتب بود.»
جواد کلاته عربی ادامه داد: «پژوهش در امر زندگینامهنویسی از مسائلی است که کمتر مورد توجه اهالی این حرفه قرار میگیرد.»
دبیر نشست در ادامه با اشاره به آثار مکتوب منتشر شده درباره شهید سلیمانی از میهمانان پرسید: «کتابهای با محوریت حاج قاسم در بازار را چگونه ارزیابی میکنید؟»
جواد کلاته در اینباره عنوان کرد: «مسائل در این رابطه زیاد است و شاید بتوان گفت ما دو تفکر عمده در حوزه انتشار کتاب داریم. یک نگاه اقتصاد -بازار و دیگری مبتنی بر نشر کتاب فاخر؛ یک نگاه تکلیفمدار هم وجود دارد که در واقع برعهده خود میدانند که هرچند کوتاه و ناقص مطلبی را به حسب تکلیف منتشر کنند.»
وی ادامه داد: «چیزی که من در عمر ۴۰ ساله خود دیدم. فراگیرترین علاقهای که در کشور ما نسبت به فردی وجود داشته فارغ از اعتقادات به حاج قاسم است. کمتر سرزمینی وجود دارد که چنین سرمایه عظیمی داشته باشد. تاثیرگذاری چنین اتفاقی بسیار زیاد است، اما ما شاهد یک نگاه ناقص و با هدف کسب منفعت اقتصادی هستیم. با وجود چندصد آثار تولیدی از ایشان ما نیز حاج قاسم را نمیشناسیم. بهترین کارهایی که تولید شده است صرفاً احساسی هستند. و اگر بخواهیم الگویی ناقص تهیه کنیم در تاریخ، یاد نویسنده و مخاطب میماند. کارنامه تولیدات این حوزه کارنامه بسیار ضعیفی است.»
گلعلی بابایی در ارتباط با کتابهای موجود در بازار با محوریت شهید حاج قاسم سلیمانی عنوان کرد: «واقعا این نقص وجود دارد که بعد از دوسال از شهادت حاج قاسم ما هنوز اثر برجستهای نمیبینیم که خود جای حرف و انتقاد است. پیش از سال جدید نمایشگاهی در بیروت برگزار شده بود و بسیاری از کشورها حضور داشتند منجمله خود لبنان، من کتاب درخوری از حاج قاسم در نمایشگاه ندیدم. از من درخواست شده بود کتابهایی را برای ترجمه و عرضه معرفی کنم، اما اثر مناسبی نیافتم و این ضعف پژوهش است. بیشتر آثار احساسی و فاقد پژوهش، عمق و تکلیف محور هستند. در واقع خاطرات ایشان نگفته ماند.»
وی افزود: «خود حاج قاسم هم هیچوقت پای مصاحبهای ننشستند تا درباره تجربیات خود گفتگو کنند. ما اطلاع زیادی از سختیهای عملیات و فعالیت ایشان در شرایط نامناسب سوریه نخواندیم و درباره آنها ذهنیتی نداریم. ما در حال حاضر در معرفی حاج قاسم ضعیف عمل میکنیم.»
وی در بخش دیگری از سخنان خود خواستار همکار بیشتر مکتب حاج قاسم و پژوهشگران برای تولید آثار فاخر در این حوزه شد.
محسن پرویز درباره این موضوع اظهار کرد: «گاهی جملات زیبایی از شهدا میشنویم که گمان میکنم همیشه باید در گوشمان باشد. مثل اینکه تا کسی شهیدانه زیست نکند، شهید نخواهد شد. اعتقاد به این جمله که آنکس که باید ببیند، میبیند و به دنبال کسب نام نبودند. کسی که اعتقاد دارد کار برای خداست و نزد خدا محفوظ میماند و مزدش را از خدا میخواهد، انتظار ندارد نامی از او مطرح شود. برای بنده محرز است که شهید حاج قاسم و سایر قهرمانانی که ما در تاریخمان داریم، قطعاً کسب نام، نشان و زنده ماندن یادشان برای آنها اهمیت ندارد و این مطلب را مهم میشمارند که فکرشان در جامعه جاری شود ولو اینکه نامی از آنها نباشد. اینکه مکتب حاج قاسم مطرح میشود به همین دلیل است که بررسی کنیم چه چیزی موجب پرورش حاج قاسم شده است؟ چه چیزی باعث میشود فردی روستایی که در امکانات کم و ناچیز بزرگ شده است، میتواند در اتفاقاتی که در یک منطقه از جهان رخ میدهد تاثیرگذار باشد، اینکه یک خانواده موفق چگونه عمل میکند برای ما اهمیت دارد.»
وی ادامه داد: «این هم کاری نیست که ما گمان کنیم یک یا دوساله به آن دست مییابیم. بلکه باید پله به پله برای آن برنامهریزی انجام شود و میزان رسیدن به اهداف در طی سالیان مختلف پایش شود و این کار چندان ساده هم نیست و نیازمند همفکری، همراهی نویسندگان و پژوهشگران این حوزه است، اما غیرقابل دسترس هم نیست. نگرانی وقتی ایجاد میشود که ما اصلاً آثار خوب در زمینهای مثل این موضوع نداشته باشیم. نگرانی بر سر داشتن آثار ناقص نیست.»
در ادامه دبیر نشست پس از خواندن بخشی از کتاب «از چیزی نمیترسیدم» گفت: «با فرض اینکه همه نقدها درست است، اگه حاج قاسم سوژه شما باشد، با وجود همه سختیهای موجود، چگونه به آن میپردازید؟»
گلعلی بابایی در پاسخ به این پرسش گفت: «یکی از مهمترین سختیها در ارتباط با حاج قاسم، کمبود منابع است. منبع مکتوب، صوت و تصویر که وجود ندارد و سختی اصلی همین است. مرحله سخت بعدی مصاحبه شونده مناسب است، خیلیها خودشان را سانسور و گفتن حقایق را کتمان میکنند. مساله و سختی بعدی مباحث امنیتی است، هنوز هم در بعضی سازمانها مساله بر سر این است که چرا فلان مطلب عنوان شده است، بعضاً این موارد به سمع و نظر حضرت آقا میرسد و اتفاقاً ایشان میگویند که چقدر خوب که چنین مطلبی گفته شده است. از همه اینها مهمتر ورود به زندگی حاج قاسم کار دشواری است که من هنوز در خود نمیبینم.»
دبیر نشست در ادامه به طرح این سوال پرداخت که: «برای ثبت و ضبط کردن شخصیتی مثل حاج قاسم در طول زمان چه باید کرد؟»
جواد کلاته عربی پاسخ داد: «زمانی که حاج قاسم تازه شهید شده بود، زیاد شنیده میشد که در چه ژانر، نگاه و چگونه به سراغشان برویم؟ در انبوه اسمهای کتابهای ایشان، کتاب از «جیزی نمیترسیدم» کتاب بسیار خوبی است.
ما قطعاً به یک مجموعه کتاب تحت عنوان مستندنگار از ایشان نیاز داریم که بتوان بعداً تولیدات دیگری از آنها استخراج کنیم که زمان آن همین الان است. چون همرزمان ایشان در قید حیات هستند و اصولا هرچه از اتفاقی بگذرد، قسمتی از اتفاقات فراموش میشود. فرماندهانی که در کنار حاج قاسم بودند هنور از بیان خاطراتشان ابا دارند و هرچه از این زمان بگذرد از دقتی که میتوان داشت، دور میشویم. ما یکبار برای همیشه یک تولید جامع و محکم از زندگی ایشان نیاز داریم تا بقیه نسبت خود را با ماجرا مشخص کنند. هندسه کار، گاهی با توجه به کارفرماها تغییر میکند. در مورد حاج قاسم این خطر وجود دارد که اگر هندسه فکری ایشان به درستی شناخته نشود مشکلاتی به وجود بیاید چون عطش زیادی برای مخاطب وجود دارد در صورت سلب منابع و پژوهش خطر تحریف و دور شدن وجود دارد.»
در بخش پایانی دبیر نشست مطرح کرد: «منبع و مرجع ما نیروی قدس است و ماهیت آن امنیتی و سخت است و اینکه آیا میتوان به سیستمی برای سازمانهای امنیتی فکر کرد که هم موارد امنیتی حفظ شود و هم اینکه توقعات فضای ادبی و فرهنگی ما تامین شود؟»
محسن پرویز در اینباره گفت: «همه ما و سیاستمداران باید به این نکته توجه داشته باشیم که برای مثال یک فرد برجسته مانند یک جراح بزرگ از دنیا رفته است و ما قصد داریم به عنوان یکی از مفاخر زندگینامه ایشان را عنوان کنیم.
اگر ما بخواهیم این فرد را برای جامعه معرفی کنیم لازم نیست وارد جزئیات خاطرات ایشان شویم. مثل ریزجزئیات عمل جراحی موفقی که ایشان انجام دادهاند و مناسب مخاطب عام نیست. چیزی که اهمیت دارد این مطلب است که چگونه میتوان چنین فرد برجستهای را پرورش داد و چه اتفاقاتی برای این فرد افتاده است. تصور من این است چالش ما در این حوزهها ورود در حوزههای تخصصی است که اصلا ً برای مخاطب عام کاربردی هم ندارد.»
پرویز ادامه داد: «سیاستگذاران این حوزه اولاً باید فضا را برای رشد آماده کنیم و امثال حاج قاسم هم این مطلب را به ما نشان میدهند. ما منتظر این هستیم که نزدیکان حاج قاسم و اقوام ایشان خاطراتی که از رشد و نمو ایشان دارند بیان کنند و ما این مطالب و خاطرات را جمع آوری و تهیه کنیم. انتظار داریم همرزمان ایشان مسائل و اخلاقیات انسانی ایشان را مطرح کنند و گردآوری شود. کسی که قصد نوشتن و پژوهش را دارد نیازمند دارا بودن اطلاعاتی فراتر از مواردی که عرض کردم هم هست و باید اطلاعات جامعی نسبت به فعالیتها و اقدامات ایشان داشته باشد که فراهم کردن آن هم دشوار نیست. مشکل اصلی این است که ما برای سیاستهای کلان فرصت کافی نمیگذاریم. در دنیای اطلاعات امروز، نکات محرمانه چندانی وجود ندارد و بسیاری از آنها قابل عرضه به پژوهشگران هستند. کسانی که قصد پژوهش در این عرصه دارند به مکتب حاج قاسم مراجعه کنند تا هم از موازی کاری جلوگیری شود و هم اگر کمکی در این راستا نیاز است، پوشش داده شود.»
سیوسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از بیستویکم آغاز شده و تا سیویکم اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ در دو بخش حضوری در مصلای امام خمینی(ره) و مجازی در سامانه ketab.ir ادامه خواهد داشت.